Wednesday, March 09, 2005

دوران سنگ يا عصر حجر

پیش از تاریخ:
دوران پیش از تاریخ در اصطلاح باستان‌شناسی دوران پیش از ثبت تاریخ توسط انسان است. زمانی که هنوز انسان موفق به اختراع خط و ثبت وقایع زندگی خویش نشده بود. درباره این دوران در ایران مطالعات و تحقیقات بسیار اندک است. دوران جمع‌آوری غذا یا در حقیقت دوران پارینه سنگی مخصوصا پارینه سنگی قدیم در ایران به صورتی بسیار پراکنده مورد بررسی قرار گرفته و کمتر کاوش شده است.


دوران سنگ
با توجه به شواهد ارائه شده، بشر به یادگار گذارنده نشانه‌هایی از هستی خویش با دیرینگی بسیار است. تا سال 1995 میلادی برابر با 1374 خورشیدی قدیم‌ترین اثر برجای مانده از انسان قدمتی در حدود سه میلیون و پانصد هزار سال داشت. اما با یافته شدن فسیل قسمت‌هایی از استخوان‌بندی بدن انسان (آرواره پایینی و قطعاتی از آرواره بالايی) در منطقه آرامیس Aramis در کشور اتیوپی، قدمت کهن‌ترین اثر به دست آمده از انسان به حدود چهار میلیون و دویست هزار سال پیش تغییر یافت. انسان شناسان این فسیل را انسان نمای آنامنسی Anamensi Austraiopithecus نامیده اند. انسان با چنين دیرینگی و قدمت با ساخت ابزارهای سنگی به مبارزه با طبیعت پرداخته است. از خود ابزار و ادوات بسیاری بر جای گذاشته است که ما او را بیشتر از روی این ابزار می‌شناسیم و تجزیه، تحلیل و طبقه‌بندی می‌کنیم.
دوران سنگ در حدود 99 درصد زندگی انسان را شامل می‌شود. آنچه در مورد دوران سنگ مسلم است ايست که حداقل بیش از دو میلیون و پانصد سال قدمت دارد.

دوران سنگ در ايران:
کهن‌ترین ابزار سنگی ایران در شمال شرق ایران در بستر رودخانه‌ای که در این زمان خشک شده است درناحیه کشف رود خراسان نزدیک روستایی به نام بقبقو در شمال غربی شهر مشهد به دست آمده است. محقق فرانسوی کلوتیبو آن را کهن‌ترین نمونه به دست آمده در ایران دانسته و برای آن قدمتی بین یک میلیون سال تا هشتصد هزار سال قائل شده است. برخی دیگر باستان‌شناسان قدمت آن را بین هفتصد هزار و ششصد هزار سال پیش می‌دانند.
برخی دیگر از مناطقی که آثار دوران سنگ در آنها به دست آمده عبارت از شمال غرب ایران در آذربایجان مثلث تبریز مراغه و میانه، جنوب شرقی ایران در منطقه واقع در ناحیه لادیز و مشکید سیستان، خاش در فلات سر حدات، برابالکا مرز ایران عراق، دیگر در ناحیه کاگیا در حومه کرمانشاه و همینطور در سلسله جبال زاگرس.

همانطور که پيشتر گفته شد دوران سنگ به سه دوران تقسيم می شود:
الف: دوران پارينه سنگی
ب: دوران ميان سنگی
ج: دوران نو سنگی (نئوليتيک)


الف: دوران پارینه سنگی:
از آغاز استفاده انسان از ابزار سنگی که احتمال می‌رود هر لحظه بر دیرینگی آن افزوده شود تا حدود يک ده هزار سال قبل را دوران پارینه سنگی می‌نامند. پروفسور ژاک دمورگان در حوزه دریای خزر، هنری فیلد در منطقه فارس نزدیک به شیراز، پروفسور کارلتون کوون در غار های مختلف ایران (بیستون، تمتمه، خونیک، هوتو و کمربند) به بررسی آثار دوران پارینه سنگی ایران پرداختند.با توجه به مدارک به دست آمده در ایران از حدود هشتصد هزار سال پیش انسان سکونت داشته و از ابزار سنگی استفاده کرده است.
این دوران به سه بخش تقسیم می‌شود:
پارينه سنگی قديم (از آغاز استفاده از سنگ تا حدود يکصد هزار سال پيش)
پارينه سنگی ميانی (ازحدود يکصد هزار سال پيش تا حدود چهل هزار سال پيش)
پارينه سنگی جديد ( از حدود چهل هزار سال پيش تا حدود ده هزار سال پيش)
برخی از دانشمندان نيز آن را به چهار دوره تقسیم می‌کنند و یک دوره به نام فرا دیرینه‌سنگی به آن می‌افزایند که به نوعی يک دوران انتقالی از دوران ديرينه‌سنگی به ميان‌سنگی است.

دوران پارینه سنگی قدیم:
از آغاز استفاده از سنگ در لایه های عمیق پلی‌استوسن تا حدود يکصد هزار سال پیش را دوران پارینه‌سنگی قدیم می‌نامند. این دوران به نوعی با علم زمین شناسی دارای رابطه تنگاتنگی می‌باشد. ادوات سنگی ساخته شده در این دوران بسیار خشن، بدون ظرافت به صورتی ابتدایی است و بیشتر شامل تبرهای سنگی و تيغه های خشن می‌شود. تيغه ها را به صورت قطعات برنده از سنگ مادر جدا می‌کردند که در برخی مناطق خصوصا در افريقا سنگ مادر آن به دست آمده است.
انسان ساکن اصلی این دوره تا حدود يکصد و بیست و پنج هزار سال پیش از نظر انسان شناسی نخستين انسان ريخت قائم (همواركتوس) نام دارد. انسان هموارکتوس با جد اولیه خود که اوسترالوپتیکوس نام داشت متفاوت بوده، بر روی دو پا راه می‌رفته است و قادر به ایجاد اصواتی مانند زوزه بوده است و همچنين به خاطر استفاده از سنگ برای زندگی راحت‌تر می‌توان گفت که دارای ابتکار بوده است. انسان اوسترالوپتيکوس بسيار شبیه به میمون بوده با قامت خميده و بدون داشتن هیچ مهارت خاصي و آنطور که انسان شناسان می‌گویند به طور متوسط کمی بلند‌تر از یک متر بوده است.
از حدود يکصد و بیست و پنج هزار سال پيش به بعد یعنی در اواخر دوران پارينه سنگی قديم و اواخر دوران یخبندان انسان ريخت قائم (نئاندرتال) در اروپا ظاهر گشت. او دارای گنجایش مغزی بیشتری بود. و ابزار‌هایی فراتر از انسان هموارکتوس ابداع کرد مانند تیر و کمان. او با استفاده از سنگ چخماق برتری خود را به ساير انواع انسان که پيش از او موجود بودند به نمايش گذاشت. انسان نئاندرتال به تدفین مرده‌های خود می‌پرداخته و نیز آنها را با رنگ‌های طبیعی مثل گل اخرا می‌آراسته که می‌تواند از نشانه‌های اعتقاد او به ادامه زندگی پس از مرگ باشد. همینطور انسان نئاندرتال با ایما و اشاره سخن می‌گفته و مفهوم را به دیگران انتقال می‌داده است. در حقیقت با هم نوع خود رابطه فکری بر قرار کرده است.

این دوران دارای دو صنعت ابزارسازی است که به نامهای الدوان و آشولین شهرت دارد.

صنعت ابزار سازی الدوان:

نخستین بار نمونه های اين ابزار در ناحیه الدوی آفریقا در کشور تانزانیا به دست آمدند و به این نام خوانده شدند. به صورت قلوه سنگ یا مشته سنگ با تیغه های خشن، بدون ظرافت و ضمخت ساخته می شده اند. اکثرا ابزار های الدوان دارای یک بخش مدور و ساده به شکل قلوه سنگ است که جای به دست گرفتن آن بوده و درسوی دیگر تیز است که بوسيله آن ضربه وارد می‌شده است.

صنعت ابزار سازی آشولین:
ابزار‌های آشولین برای نخستین بار از منطقه سنت آشول در شمال فرانسه امروزی به دست آمده است. این ابزار سنگی دو طرفه و دارای دو تیغه می‌باشد که از هر دو طرف برنده است. بيشتر شامل تیشه، شکافنده و تبر‌های سنگی دو طرفه می‌شود. از این نمونه ابزار در ایران تا کنون به دست نیامده است. تنها در منطقه کاگیا در کرمانشاه تبر‌های دستی شبیه به تبر‌های آشولین به دست آمده اما نسبت آنها به این صنعت اثبات نشده است.

فرهنگ لادیزیان:
در منطقه لادیز و مشکید بلوچستان ابزارهای مشابهی به دست آمده که قدمت آنها را حدود یکصد هزار سال پیش می‌دانند و شامل رنده‌ها و تیغه‌ها می‌باشد.