به مناسبت روز جهانى زن
مبارزه عليه تبعيض
«چگونه مى گويى كه زن از ساختن، انديشيدن و جنگيدن براى زندگى ناتوان است، زمانى كه تاريخ حقيقت ديگرى مى گويد!...»باز ماه مبارزه عليه تبعيض
مارس و باز هم آن هشتمين روزش كه روايتمان مى كند تا بسيار!... خجسته فالى است و نيكو بزمى چرا كه كم شماره فاصله دارد تا نوروز باستانى. ۸ مارس، آن روز تاريخى كه در كوران حوادث تماشايى پيرامون هر اندازه زمان را ميزبان مى شود رنگى ديگر انداخته و لعاب تازه مى كند! در حال و هواى هشت مارس يادى مى كنيم از تاريخچه اين روز كه از ساليانى بس دورتر روز جهانى زن نام گرفته است. روزى كه يادآور تاريخ بلندبالاى مبارزات بى وقفه نه تنها زنان كه انسان امروزى است! پيكار در جهت رفع تبعيض، بى عدالتى و جهالت. هر ساله در هشتمين روز از ماه مارس، زنان و مردان در سرتاسر گيتى با برپايى ميتينگ ها، همايش ها، گردهمايى ها و تجمعات مختلف ضمن گراميداشت روز جهانى زن بر پاسداشت كرامت انسان انگشت نهاده و با واگويى مسائل، معضلات و درخواست هاى خود از جامعه جهانى بر رفع تبعيضات گوناگون در مورد زنان صحه مى گذارند. اما ريشه اين روز تاريخى در كجاى اوراق دفتر كهنه ثبت است؟در هشتم ماه مارس ،۱۸۵۷ زنان كارگر بافنده در ايالات متحده و در شهر نيويورك طى تظاهرات و اجتماعاتى خواستار افزايش دستمزد و كاهش ساعات كار روزانه (كمتر از ده ساعت در روز) مى شوند. اعتراض زنان كارگر همچنان در جريان است كه ناگهان خواسته كارگران با گلوله پاسخ مى شنود! پليس به اجتماع زنان كارگر در نيويورك حمله برده، تعداد زيادى از زنان كشته و عده زيادى دستگير و زندانى مى شوند. اين همه نيز مى گذرد و اما اين روز هنوز روز جهانى زن نام نگرفته، بلكه تا اين مقطع زمانى، هشتم مارس تنها به عنوان روز مبارزه عليه بى عدالتى ها شناخته شده است. باز هم در هشتم ماه مارس ۱۹۰۶ زنان كارگر نيويورك و شيكاگو كه چون سال هاى گذشته به تظاهرات آرام دست زده بودند، با مخالفت پليس مواجه مى شوند. زنان مذكور كه عمدتاً از كارگران صنعت نساجى بوده اند، پس از پايان كار در سالنى، اجتماع مى كنند، و باز هم حمله پليس به كارگران. در اين موج دوم نيز تعداد زيادى از زنان كشته، زخمى، دستگير و گروه پرشماره اى نيز از كار خود اخراج مى شوند! اما داستان همچنان ادامه مى يابد. درست يك سال پس از سركوب تظاهرات زنان در ،۱۹۰۶ در سالگرد حمله پليس نيويورك به كارگران زن تظاهراتى وسيع در نيويورك بر پا مى شود. زنان كارگر در اين تظاهرات ضمن يادبود قربانيان سركوب سال گذشته، به زيادى ساعات كار، بهره كشى از كودكان و نبودن حق راى زنان اعتراض مى كنند. جالب آنكه قصه سركوب باز هم مكرر شده است، اما جنبش را ديگر سر باز ايستادن نيست! پس زود و پرشتاب فركانس هاى قدرتمند اعتراض از مرزهاى جغرافيايى عبور كرد، ايالات متحده را پس پشت گذارده و تا قاره سبز ممتد مى شود. حالا موج عظيم پهناى گيتى را در برگرفته. اروپا سال ،۱۹۱۰ اين «كلارا زتكين» بانوى نامى آلمانى و دبير سازمان بين المللى زنان است كه در كنگره بين المللى زنان و در كنفرانس كپنهاگ، روز هشتم ماه مارس را به عنوان روز جهانى زن پيشنهاد مى كند، او روزى را كه مقارن با سالگرد تظاهرات زنان در سال ۱۹۰۸ در ميدان راتگرز واقع در شرقى ترين قسمت منهتن بود، به عنوان بهترين روز براى گراميداشت اين جنبش پيشنهاد مى كند. يادبود تظاهرات بزرگى كه در آن، زنان خواستار حق راى و ايجاد يك اتحاديه كارگرى بافندگى بودند. محققان تاريخ معاصر واگويه مان مى كنند كه دو مورد از جشن هاى ويژه كارگرى براساس وقايعى شكل گرفته كه در آمريكا رخ داده است. آنها روز نخست را روز جهانى زن در هشتم ماه مارس و روز ديگر را روز جهانى كارگر در اول ماه مه عنوان كرده اند. «اين روز گراميداشت ياد جان باختگانى است كه در تظاهراتى براى پافشارى بر تثبيت ۸ ساعت كار در شبانه روز، كشته شدند. تا دهه ۱۹۵۰ هر دو مناسبت، هر ساله به طور گسترده در آمريكا جشن گرفته مى شد.»(روى رى دل برگردان: بهزاد ميرزايى _ چيستا _ ۶۶۱ _ ص ۵۰۷)به هرحال شركت كنندگان در اين مراسم غالباً با بن مايه تفكر ماركسيستى به كارزار مى شوند. از «زتكين» گفتيم اما مگر مى توان در روزى كه به همت او سرانجام از سال ۱۹۱۱ رسماً «روز جهانى زن» نام گرفت، سيماى اين زن جريان ساز آلمانى را وانكاويد!نام اصلى «زتكين»، كلارا آيزنر (Clara Eissner) بوده است. او در پانزدهم ژوئيه ۱۸۵۷ ميلادى در شهر ويدرو (Wiederau) در ساكسونى (saxony) آلمان چشم به جهان گشود. پدرش معلم مدرسه و مادرش معتقد به آرمان هاى انقلاب فرانسه بود. به گفته «روى رى دل» «زتكين»، نخستين آگاهى هاى سياسى اش را در جوانى، زمانى كه در موسسه تربيت معلم لايپزك مشغول به تحصيل بوده كسب مى كند.«گفتارهاى ويلهم ليبكنخت (Wilhelm Liebknecht)، بنيان گذار حزب سوسيال دموكرات آلمان (DSD)، بسيار مورد توجه او قرار گرفته بود، به گونه اى كه در سال ،۱۸۷۸ با وجودى كه پيوستن زنان به احزاب سياسى غيرمعمول بود، او سوسياليسم را باور داشت و با حزب سوسيال دموكرات آلمان ارتباط نزديك برقرار كرده بود...» (همان)اين همه مى گذرد، كار و پشتكار «كلارا» همچنان ادامه مى يابد، گفته اند كه در كنگره بين الملل دوم كه قرار بود به مناسبت يكصدمين سالگرد شكست باستيل در ۱۴ ژوئيه ۱۸۸۹ در پاريس برگزار شود، كلارا نمايندگى هيات اعزامى را برعهده داشته باشد.در اين كنگره از ميان ۴۰۰ نماينده از ۱۹ كشور جهان، تنها ۸ نفر زن بوده اند كه «زتكين» فرد شاخص در اين ميان بوده است.دو موضوع مطرح در اين كنگره، يكى حق راى و ديگرى دستمزد برابر براى كار برابر بوده است.سرانجام، تلاش هاى بى وقفه «زتكين» ثمر داده و قطعنامه اى با اين عنوان به تصويب مى رسد:«براساس اصل حقوق برابر، كارگران مرد موظفند كارگران زن را هم رديف خود بدانند و براى دستيابى به دستمزد برابر، بدون تبعيض جنسى و مليتى مبارزه كنند.» او بالاخره در ۲۲ ژوئيه ۱۹۳۳ در مسكو چشم از جهان فروبست.و اما مبارزه براى رهايى در اين سوى كره خاكى نيز با حدت و قوت فراوان ادامه يافته، تاريخچه گراميداشت هشتم ماه مارس در كشورهاى آسيايى نيز حرف و حديث خود را دارد.خانم «نگوين تى دين»، مسئول سازمان زنان ويتنام اين پيكار بى امان را چنين به خاطر مى آورد: «من از يك خانواده بسيار فقير بودم. در ميان فقر و تنگدستى به دنيا آمدم، زمانى كه وطنم زير سلطه فرانسه بود. عشق و نفرت، آزادى و مبارزه از نخستين كلماتى بود كه به آنها دل بستم...» زنى كه با شلوار كتانى سياه و كت خاكسترى چهارخانه درحالى كه موهاى سفيدش را با سنجاق در پشت سر جمع كرده و به پرسش هاى خبرنگاران پاسخ مى گويد، همان زنى است كه در اوج جنگ ويتنام، «ماه پرى پارتيزان جنگ رهايى بخش» لقب گرفته بود.رزمنده ويت كنگى كه آمريكا براى دستگيرى اش يك ميليون دلار در آن زمان جايزه تعيين كرده بود، به خاطر مى آورد آن هنگام را كه دخترى بيست ساله بوده و دستگير شده است!«... اكنون سال ها از آن روز مى گذرد، قريب پنجاه سال، اما من هنوز هر وقت كه شاهد عضوگيرى فرد جديدى مى شوم، گرمى و تپش آن سال ها را با همان قدرت و شعله هاى سركش در اعماق قلب خود احساس مى كنم... بيست ساله بودم كه دستگير شدم و اين آزمايش بزرگى بود در برابر آنچه كه به آن اعتقاد داشتم و من بر اين اعتقاد استوار ماندم. من از زندان سخنى نمى گويم، چرا كه ملت من سال هاى بسيار سختى را سپرى كرده و رنج و اندوه شكنجه من در برابر عظمت رنج هاى مردم بسيار ناچيز است!...»اين زن ويتنامى در «روز جهانى زن»، روزگاران رفته را به خاطر آورده و هوشمندانه به نكته اى ظريف انگشت مى نهد. او تصريح مى كند: «... من هر خاطره اى مى گويم، خاطره اى ديگر به يادم مى آيد...»